آرشیو مولودی، مدایح و مراثی

ادامه ...

من کیستم یگانه امید محمّدمناموس وحی و همسر والای احمدم ام‌الائمه مادر ام‌الائمه‌امیعنی خدیجه دختر پاک خویلدم روح بزرگ خواجه اسراست در تنمگلخانه بهشت رسول است دامنم من بین دشمنان […]

ادامه ...

دستم شبیه دست تو تبدار می­شوددیوار غصه بر سرم آوار می­شود رحمی نما به حال پریشان دخترتمادر مکش عبای پدر را تو بر­ سرت دلواپس غروب توام،آفتاب منبر روزهای روشن […]

ادامه ...

گردِ غمِ بی مادری، نشسته روی سرِ منوقتِ خداحافظیِ، من و شماست مادرِ من دلم دستِ غم و ماتم اسیرهدو چشمام شد مثِ ابرای تیره الهی مادرِ خوبم نمیرهمادرم مادرم […]

ادامه ...

دل فکار و مضطر شده لحظه های آخر شدهبهر فاطمه عاقبت وقت داغ مادر شده ۲ میون بغض غمها دیده های یاسه به سوی باباکنار جسم مادر جاری شده خون […]

ادامه ...

لحظاتی که نشستی بغل بستر مناین قَدَر گریه نکن فاطمه جان در بر من دیدن اشک تو والله برایم سخت استپس عذابم نده در این نفس آخر من تو اجازه […]

ادامه ...

حبیب چایچیان مُحمّد را نکو همسر خدیجه عزیز قلب پیغمبر خدیجه یقین باشد، پس از زهرا و زینب بود از هر زنی «- حسان » شاعربرتر، خدیجه پناه امتی بود […]

ادامه ...

شکر خدا که تحت لوای خدیجه ایمبعد از هزار سال گدای خدیجه ایم مهرش نتیجه ی دهه اول من استما یک دهه تمام برای خدیجه ایم ده شب فقط به […]

ادامه ...

خدایا به اسم یا غفارتنظر کن به عبد گرفتارت به ذکرت به جودت میخوانمتکه مهمان شده شب زنده دارت به آوای عظم سلطانکالهی و ربی من لی غیرک خدایا تو […]

ادامه ...